مهاجرت قندک

زوال عقل

پست گذاشته و پاک می کند

این یعنی قدرت تصمیم گیری ندارد

و دم دمی بودن و زوال عقل است

هر چیزی ارزشی دارد

ارزش قلب ❤️ به عشق

ارزش سخن به صداقت

ارزش چشم به پاکی

ارزش دوست به وفای اوست

به حرمت شهید کربلا

امروز عصر قرار بود پستی علیه دلارام معروف شده به سارا وحشی saravahshi.blogfa.com

بذارم و پرده از رابطه سکسیش با پزشک خانوادگیش بر دارم و فیلم ها و عکسای مربوطه بهمراه مکالمات تلفنی این دو رو پست کنم 

البته با نام و مشخصات کامل این پزشک و شماره نظام پزشکیش

و سپس به تمامی دوستان و فامیل دلارام و پزشک اطلاع رسانی کنم تا این پست رو بخونند و نسخه هارد کپی این مستندات رو به اداره اماکن ارسال کنم که  دیدم با اینکار فقط  آبروی مادر و پدر مرحوم دلارام که افراد شریف و بسیار آبروداری هست می ره.

هفته پیش به دلارام هشدار دادم که اگر  رفتارش در فضای مجازی رو درست نکنه این پست رو می ذارم اما این زن هرزه نه تنها رفتارش رو اصلاح نکرد که با وقاحت تمام ادامه داد.

کنجکاو شدم که چرا هر چی به وعده جمعه عصر نزدیکتر میشم این هرزه معلوم الحال که با  دهها نفر هست  چرا جری تر میشه؟

دیدم دلارام که آبرویی نداره که بره 

همه می‌شناسنش که  جنده است و برا جنده آبرو معنایی نمی ده 

و این پست فقط  باعث  رفتن آبروی مادرش میشد 

و با خودم گفتم مادر بیچاره اش چه گناهی داره که فرزند ناخلف داره.پس به حرمت مادرش و شهید کربلا از گذاشتن پست منصرف شدم.

و گذاشتن پست نه به ضرر دلارام بود نه پزشک،  چون دلارام رو که همه می شناسند و  پزشک آشغال هرزه   در شهر دلارام هست  و خوانندگان از همه شهرهای ایران و ایت  برا پزشک اصلا مهم نیست.

تنها توفیق و دستاورد تهدید من این بود که دلارام  که نگران آبروی پزشک بود  در کامنت ها اعتراف کرد که با پزشک رابطه سکسی داشته و پزشک هم بی بی فیس نبوده و مرد متاهل ۳۸ ساله است 

این اعترافات در کامنت های  پست قبل، وبلاگ خودش و وبلاگ دختر کبریت فروشhttp://ssaarraa90.blogfa.com موجود است.

در پایان در وبلاگ قندک بیمار و دلارام کامنت هایی با نام عزیز دلم همسر صیغه ای و موقتم یعنی  پریسا خانم هست که هیچکدوم برا ایشون نیست 

قندک ابله تو که با نام پریسا  برا خودت پست و کامنت  گذاشتی  و و از ایشون با نام  نامزدم  نام بردی ایشون نامزد بنده نیست  و همسر صیغه ایم هست و ضمنا ۱۷ سالشه و پارسال که ایشون رو عقد کردم شانزده سالش بود

شاید ابلهی پیدا بشه و بگه من ترسیدم که پست بذارم 

بله من از شکستن دل مادری بی گناه ترسیدم